تناسخ
به نظر سهروردی نوع رابطه ی نفس و بدن مو جب طرح مساله ی تناسخ می شود. مزاج جسمانی انسان به نحوی خلق شده است که نیازمند نفس انسانی است و به همین دلیل نفس با بدن انس می گرد.چون نفس به انوار برتر علاقه دارد به بدن دلبسته می شود زیرا بدن مظهر افعال و گنجینه انوار و جایگاه اثار و لشگرگاه قوای نفس است.
قوای ظلمانی به بدن عاشق نفس اند ونفس را از عالم نور بحت که هیچ امیختگی با ظلمت نداردبه سوی خود می کشند و این کشش توجه نفس را از عالم نور به عالم ظلمت معطوف می کند.بدن انسان کامل افریده شده است و می تواند هر کاری را انجام دهد بانظر حکیمان مشرق بدن اولین منزلگاه نفس است وبدن به دو گونه نفس نیاز دارد نور عارضی که ان را پدیدار کند و نور مجرد که به ان زندگی دهد و ان را تدبیر کند. پیدایش جسم به دلیل نیاز اموار است و بدن و نفس هر دو مشتاق هم هستند
سهروردی می گوید افلاطون و حکیمان بیش از وی به تناسخ معتقد بودند ولی در جزئیات ان میان انها اختلاف وجود دارد. سهروردی بس از ان به ایاتی از قران اشاره می کند که بعضی انها را دال بر تناسخ دانسته اند و می گویند ایات دال بر مسخ و روایاتی که می گویند انسانها در اخرت بر حسب نوع اخلاقشان به صور مختلف مبعوث می شوند بسیار است به اعتقاد وی اکثر حکیمان به تناسخ گرایش دارند ولی همه ی انها بر این مسئله اتفاق نظر دارند که نفوس باک به عالم انوار منتقل می شوند و دچار تناسخ نمی گردند.